بهش گفتم: چرا هر بار وایمیسی و از شوهرت کتک میخوری؟
گفت: اگر خودمو نندازم جلو، شروع میکنه
خودش رو میزنه، اونقدر میزنه تا داغون شه،آخه موجیه
دست خودش نیست ... !
[ پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:عكس,شهدا,شهادت,عمليات,مادر,زهرا,سينه,دل خوشي هام,
] [ 23:5 ] [ طلبه ][
[ سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:شهید,محمد,محمدنژاد,فریدونکناری,مادر,غسل,دل خوشي هام,
] [ 19:57 ] [ طلبه ][
شهید محمد جعفرخانی معروف بود به جعفرخان
فرماندهای گرهگشا بود
در عرصه هشت سال دفاع مقدس هم نقش آفرین بود و حتی در آن دوران از دلاور مردانی بود که از اروند رود عبور کرد
در سه متری!! تونل تروریستهای پژاک به شهادت رسید
تروریستهایی که به لحاظ تجهیزات و دستگاههای ارتباطی از سوی آمریکا مجهز شدهاند
همسرش میگفت:
چند ماه پیش از شهادت، خدا توفیق داد و عازم حج شدیم
ازش پرسیدم وقتی کعبه را دیدی از خدا چه خواستی؟
گفت: از خدا خواستم تا جایی که می توانم از دشمنان بکشم و خودم هم شهید شوم
[ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:عكس,شهدا,شهادت,عمليات,مادر,زهرا,سينه,دل خوشي هام,
] [ 22:37 ] [ طلبه ][
بچه ها عبدالزهرا صداش میزدن
قبل علمیات کلاس امداد گذاشتن تا اگر کسی زخمی شد بدونه چطور جلوی خونریزیشو بگیره
شهید بریهی سر کلاس حاضر نشد و آخر کار موقع تقسیم باند و لوازم امداد اولیه رسید. دوستش گفت:
سرکلاس نمیای رب گوجه میشی نمیدونی باید چی کار کنی ها
خندید و باند رو تحویل گرفت و به شوخی گفت:
(که الان معلوم میشه زیادم شوخی نبود)
باند رو کف دستش گرفت و دستش رو روی پهلوی راست خودش گذاشت و گفت:
یعنی اگر اینجا تیرخورد اینجوری بذارم؟ بعد قه قه خندید و رفت
توی عملیات یه تیر خورد به پهلوش و شهید شد
[ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:عكس,شهدا,شهادت,عمليات,مادر,زهرا,سينه,دل خوشي هام,
] [ 22:30 ] [ طلبه ][
مادر شهید علی اصغر مهردادی در حال غسل دادن پیکر فرزندش
راستی
آن پیرزن تنهایی که توی کوچه ی ما
همیشه ی خدا از لای در خانه شان چشم به راه پسرش بود، مُرد.
امروز 91/11/18 پنجشنبه ساعت 11 صبح (برا ما 11 صبح خيلي زوده )
رفتم نون بخرم (جدا از بحث گروني نون و عدم نظارت بر كيفيت كه450 گرم يا 500 گرم رو 300 يا 350 گرم ميدن به مردم )
10 متر به سنگكي مونده بودم كه يه پرايد (جديدا لامبرگيني مدل pc مخفف پرايد صبا نام گرفته) قبل من رسيد و راننده خانومي كه شديدا بدحجاب كه نه بي حجاب بود پياده شد و به پسر كوچيكي كه تو ماشين بود گفت بشين تا بيام و در ماشينو قفل كرد و وارد سنگكي شد.
و همچنان صداي گريه پسر بچه از ماشين بلند بود و سرشو ميكوبيد به شيشه
سوالي ذهنمو مشغول كرد
چه چيزي باعث شده مهر مادري از بين بره ؟
دل هاي نازك چرا كلفت و سخت شدن؟
ميم مثل مادري كه روزي عشق مادر و فرزندي را به تصوير كشيد و چشم ها را مالامال از اشك كرد...
اينك با جسمي عريان و نفس سركش در هاليوود جواب محبت مادر و سرزمين مادري و محبت مردم را داد
در اين ميان چه چيزي يا چه كسي محبت را از دل ها دزديده است؟
محبت به خدا ، به حجاب، به فرزند، به اين سرزمين، به ائمه ، به مادر و پدر و...
[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:محبت,ميم,مثل,مادر,مادري,بازيگر,خدا,حجاب,فرزند,سرزمين,مادر,پدر,نفس,عريان,جسمي,خاطره,گراني,پرايد,سنگك,نان,,
] [ 14:8 ] [ طلبه ][