چهارتا پسرم شهید شدند،اصغرم چیز دیگری بود. برای من هم كارپسر ها را می كرد، هم كار دختر ها را وقتی خانه بود،نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم . ظرف می شست،غذا می پخت.اگر نان نداشتیم ، خودش خمیر می كرد ،تنور روشن می كرد. خیلی كمك حالم بود. وقتی رفت جبهه ،همه می پرسیدند «چطوردلت آمد بفرستیش ؟» فقط به شان می گفتم « آدم چیزی رو كه خیلی دوست داره ،باید در راه دوست بده»
[ پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:حضرت,آقا,مقام,معظم,رهبر,دیدار,خانواده,شهید,شهدا,فرزند,اصغر,روایت,عشق,
] [ 11:56 ] [ طلبه ][
سلام دوستان بزرگوار امروز 91/12/9
در وبگردي امروزم به يه كيليپ تصويري جالبي برخوردم كه كار خبرنگار شبكه خبر قم هستش
مادر بنده به شدت مخالفه زندگي آسونه اينو كه نشون دادم مخالفتش بيشتر شد
ميفرماين كه يني چي اين كه نشد زندگي
(( راستي زندگي يني چي؟؟؟من كه تا به اين سن ندونستم))
لينك همين كيليپي كه عرض كردم خدمتتون
[ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:تصويري,كيليپ,زندگي,آسان,فرزند,خبرنگار,شبكه,خبر,قم,خانواده,پرجمعيت,كم,سن,
] [ 13:17 ] [ طلبه ][
امروز 91/11/18 پنجشنبه ساعت 11 صبح (برا ما 11 صبح خيلي زوده )
رفتم نون بخرم (جدا از بحث گروني نون و عدم نظارت بر كيفيت كه450 گرم يا 500 گرم رو 300 يا 350 گرم ميدن به مردم )
10 متر به سنگكي مونده بودم كه يه پرايد (جديدا لامبرگيني مدل pc مخفف پرايد صبا نام گرفته) قبل من رسيد و راننده خانومي كه شديدا بدحجاب كه نه بي حجاب بود پياده شد و به پسر كوچيكي كه تو ماشين بود گفت بشين تا بيام و در ماشينو قفل كرد و وارد سنگكي شد.
و همچنان صداي گريه پسر بچه از ماشين بلند بود و سرشو ميكوبيد به شيشه
سوالي ذهنمو مشغول كرد
چه چيزي باعث شده مهر مادري از بين بره ؟
دل هاي نازك چرا كلفت و سخت شدن؟
ميم مثل مادري كه روزي عشق مادر و فرزندي را به تصوير كشيد و چشم ها را مالامال از اشك كرد...
اينك با جسمي عريان و نفس سركش در هاليوود جواب محبت مادر و سرزمين مادري و محبت مردم را داد
در اين ميان چه چيزي يا چه كسي محبت را از دل ها دزديده است؟
محبت به خدا ، به حجاب، به فرزند، به اين سرزمين، به ائمه ، به مادر و پدر و...